×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

مرا در شهر غربت بيگانه گويند

غروب آرزوها

× آدمك آخر دنياست بخند آدمك مرگ همين جاست بخند ذست خطي كه تورا عاشق كرد شوخي كاغذي ماست بخند آدمك خر نشوي گريه كني كل دنيا سراب است بخند آن خدائي كه تو بزرگش خواندي به خدا مثل تو تنهاست بخند
×

آدرس وبلاگ من

parmis.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hamed451

اشك من امشب له فريادم برس

اشك من امشب به فريادم برس
خاطرم با من سر ناسازگاري دارد امشب
امشب اي اشك بفريادم برس
مه پدر هست نه مادر
نه برادر و نه خواهر
و نه يك دوست كه درد دل من دريابد
و من اينجا تك و تنها
منم و ياد دل ازارترين خاطره ها
ياد يك غنچه كه يك روز شكفت
در دل باغچه كوچكم اما پژمرد
ياد يك حلقه ولي
حلقه نه ان حلقه كه بر دست نشيند
ياد ان اشك كه زد حلقه به چشمان من
ان لحظه كه بيرون شدم از زندگي
انكه نشد حلقه بدستش بنشانم
ياد قطره قطره قطره اشك او
هنگامه غم خوردنش
ياد در روياي خود تا شهر شادي بردنش
و چه بيهوده خيالي
چه تلاش عبثي
عالم كوچك من
بر خلاف همه كوچكي اش
بر خلاف همه بي رنگ وريائي
همه سادگي اش
جا نشد تا دهمش جاي
و چه خاكي
و چه خاكي كه در ان
ديده ام ريختن برگ شقايقها
ديده ام ريختن برگ دو گل
به دو شاخه
كه تماشاگر پرپر شدن يكديگرند
غم هجران نه
غم فاصله ها نه
غم در باغچه بودن
غم محصور خصار لبه باغچه بودن
كه خصاري نه به زيبائي عشق
كه حصاري به دل ازاري بودن
كه حصاري به ذل ازاري ديدن
ديدن قطره اشكي كه چكيد
بر رخ غمزده دختركي
كه ببين اي ببين
تو دگر تنهائي
مونس عالم تنهائيت از پيش تو رفت
رفت تا دست در اغوش
غم دوري تو
در دل تيره شبها همه شب
بي تو فرياد زند
اشك من امشب به فريادم برس
شنبه 19 اردیبهشت 1388 - 8:30:24 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

20513 بازدید

10 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

28 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements